English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3780 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
modelled U نمونه اصلی
model U نمونه اصلی
modeled U نمونه اصلی
models U نمونه اصلی
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
vital <adj.> U اصلی
major <adj.> U اصلی
primes U اصلی
radical U اصلی
radicals U اصلی
initialing U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
initialled U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
arch- U اصلی
arch U اصلی
elementary U اصلی
primal U اصلی
main deck U پل اصلی
main U خط اصلی
text U اصلی
normative U اصلی
organic U اصلی
rudimental U اصلی
primitive U اصلی
initials U اصلی
initialling U اصلی
primed U اصلی
prime U اصلی
proto U اصلی
fundamental U اصلی
functional U اصلی
elemental U اصلی
aboriginals U اصلی
cardinals U اصلی
first-hand U اصلی
cardinal U اصلی
parent U اصلی
quintessential U اصلی
seminal U اصلی
aboriginal U اصلی
native code U کد اصلی
primarily U اصلی
germinal U اصلی
main lines U خط اصلی
main line U خط اصلی
genuine U اصلی
primordial U اصلی
primary U اصلی
principle U اصلی
intrinsic U اصلی
essentials U اصلی
essential U اصلی
major U اصلی
majoring U اصلی
majored U اصلی
main stem U خط اصلی
essential <adj.> U اصلی
arches U اصلی
main attack U تک اصلی
masters U اصلی
basic U اصلی
principals U اصلی
mainlines U اصلی
firsthand U اصلی
line link U خط اصلی
basics U اصلی
elementarily U اصلی
ingrown U اصلی
immanent U اصلی
main <adj.> U اصلی
mainline U خط اصلی
mainline U اصلی
mainlined U خط اصلی
mainlines U خط اصلی
principal U اصلی
main door U در اصلی
fundametal U اصلی
texts U اصلی
mainlining U اصلی
mainlining U خط اصلی
inherent U اصلی
isogeny U هم اصلی
head U اصلی
mainlined U اصلی
mastered U اصلی
originals U اصلی
initial U اصلی
trunks U خط اصلی
master U اصلی
original U اصلی
trunk U خط اصلی
initialed U اصلی
mainframes U سیستم اصلی
peduncle U ساقه اصلی
postulates U شرط اصلی
postulated U شرط اصلی
postulate U شرط اصلی
parent company U شرکت اصلی
parent chain U زنجیر اصلی
parenchyma U جرم اصلی
main road U جاده اصلی
postulating U شرط اصلی
mainframe U سیستم اصلی
original data U داده اصلی
original language U زبان اصلی
original map U نقشه اصلی
piece de resistance U خوراک اصلی
cour d'honneur U حیاط اصلی
matador U گاوباز اصلی
principal clause U قضیه اصلی
pedicle U ساقه اصلی
pedicel U ساقه اصلی
master switch U کلید اصلی
matadors U گاوباز اصلی
main roads U راه اصلی
mastered U مدل اصلی
main line U کانال اصلی
master switches U کلید اصلی
avenues U خیابان اصلی
avenue U خیابان اصلی
mainspring U دلیل اصلی
inessentials U غیر اصلی
mainspring U انگیزه اصلی
master U مدل اصلی
prime mover U محرک اصلی
prime movers U محرک اصلی
main lines U کانال اصلی
concourse U سالن اصلی
main line U نهر اصلی
cardinal numbers U عدد اصلی
cardinal number U عدد اصلی
main roads U جاده اصلی
main road U راه اصلی
kernels U هسته اصلی
kernel U هسته اصلی
subject matter U موضوع اصلی
masters U مدل اصلی
inessential U غیر اصلی
meats U غذای اصلی
meat U غذای اصلی
primary colours U رنگهای اصلی
main lines U نهر اصلی
initialing U اصلی اغازی
innate U لاینفک اصلی
trunk U سیم اصلی
scape U مفصل اصلی
organic U سازمانی اصلی
motif U مایه اصلی
motifs U مایه اصلی
hardware U دستگاههای اصلی
root valve U شیر اصلی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 Keynote address
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1The motherboard is also often referred to as the main board.
2مفعول
1Material-dependent representative
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com